توپولف تو، 144؛ رقیب زیباتر و رویایی کنکورد که صنعت هوایی شوروی را بی آبرو کرد

به گزارش وبلاگ تمبوک، وقتی پاسخ شوروی به هواپیمای کنکورد غربی برای نخستین بار در خارج از این کشور و در نمایشگاه پرواز پاریس سال 1971 به نمایش عایدی، همه تحت تاثیر قرار گرفته بودند.

توپولف تو، 144؛ رقیب زیباتر و رویایی کنکورد که صنعت هوایی شوروی را بی آبرو کرد

به گزارش وبلاگ تمبوک به نقل از دیجیاتو، وقتی پاسخ شوروی به هواپیمای کنکورد غربی برای نخستین بار در خارج از این کشور و در نمایشگاه پرواز پاریس سال 1971 به نمایش عایدی، همه تحت تاثیر قرار گرفته بودند. در رقابت برای ساخت نخستین جت سرنشین دار فراصوتی، این شوروی بود که نخستین گام عظیم را برداشت.

جرج پمپیدو، رییس جمهور وقت فرانسه آن را هواپیمایی زیبا خواند و سازندگان خود کنکورد هم گفتند که هواپیمای شوروی بی صداتر و شسته رفته تر است.

هواپیمای توپولف144 از نظر ظاهری شباهت بسیار زیادی به رقیب آنگلو-فرانسوی خود داشت (اصلا به همین دلیل لقب کنکوردسکی برایش انتخاب شده بود) اما در عین حال شگفت انگیزتر و مرموزتر از آب عایدیه بود. سابقه شوروی در حوزه هوافضا هم استحقاق احترام را داشت: در همان سال، آن ها برای نخستین بار یک کاوشگر به مریخ فرستاده و نخستین ایستگاه فضایی را ساخته بودند. به نظر می رسید آن ها در شرایطی ایده آل برای شکست دادن غرب در زمینه سفر با سرعت فراصوت باشند.

اما در عوض، به خاطر مجموعه ای از یاریاری ها و بدشانسی ها، کنکوردسکی خیلی زود تبدیل به یکی از عظیم ترین شکست های بشر در زمینه هواگردی شد.

رقابت بر سر پرواز فراصوت

اگرچه این کنکورد بود که برای همواره در حافظه تاریخ باقی ماند، مدل کمتر شناخته شده تو-144 توانست رقیب غربی را دو بار در آسمان ها شکست دهد: نخستین پرواز این هواپیما در روز 31 دسامبر 1968، یعنی دو ماه قبل از کنکورد انجام شد و بعد در سال 1969 توانست به سرعت فراصوت دست پیدا کند و این یعنی چهار ماه از رقیبش جلوتر بود.

این ها پیروزی هایی کوچک به حساب نمی آمدند. آمریکایی ها دیگر تمایلی به شرکت در مسابقه فراصوت نداشتند و کنگره این کشور تامین سرمایه برای پروژه مشابه بویینگ را در سال 1971 متوقف کرد، اما تمام ماجرا یک افتخار عظیم برای جماهیر شوروی تلقی می شد.

روسی ها تمام کوشش خود را به کار بسته بودند تا در هر حوزه ای، بهتر از کنکورد ظاهر شوند. آیلیا گرینبرگ، متخصص حوزه هواگردی شوروی و پروفسور مهندسی در دانشگاه بوفالو می گوید: توسعه توپولف تو-144 در اثنای رقابت دو سیستم سیاسی آغاز شد. انتظارات بالا بود. تمام جماهیر شوروی شدیدا به تو-144 افتخار می کردند و مردم شوروی هم هیچ شکی نداشتند که ساخته کشورشان از کنکورد بهتر است. این هواپیما بسیار خوشگل هم بود!

هردو هواپیما تعیینا از زمان خود جلوتر بودند، شواهد این موضوع را هم می توان در پیشرفت های اندک هواپیماهای تجاری یافت. اما شباهت های بسیار زیادشان، برای مدت زمانی طولانی به شایعات جاسوسی دامن زد. گرینبرگ در این باره می گوید:

طراحی توپولف نتیجه جاسوسی نبود. اگرچه این دو هواپیما از لحاظ ظاهری به یکدیگر شباهت ندارند، اما در واقع هواپیماهایی متفاوت از جنبه های گوناگون هستند. شباهت های بیرونی به خاطر معیارهای عملی و پارامترهای الزامی است. اما کاملا احتمال دارد که کنکورد منبع الهام بعضی از تصمیمات مهندسین و طراحان تو-144 بوده باشد.

توپولف اندکی عظیم تر و سریع تر از کنکورد بود، اما یک وجه تمایز اساسی با کنکورد هم داشت که در شمایل باله های موازنه سازش -درست پشت کاکپیت- ظاهر می شد. این باله ها به بلند شدن هواپیما یاری می کردند و قدرت مانور آن در سرعت پایین را بهبود می دادند.

سقوط در پاریس

بعد از جلب تمام توجه ها در عظیم ترین رویداد صنعت هوانوردی سال 1971 میلادی، تو-144 دوباره همین کار را در سال 1973 تکرار کرد. اما این بار خبری از پیروزی نبود و تراژدی جایش را گرفت.

دو هواپیمای رقیب بار دیگر مقابل یکدیگر قرار گرفته بودند. کنکورد اولین هواپیمایی بود که نمایشی هوایی داشت و بدون هیچ مشکل وظیفه اش را عملی کرد. اما توپولف می خواست نمایشی چشمگیرتر داشته باشد و به گونه ای در آسمان می رقصید که در نهایت به تصادفی مرگبار منتهی شد: هواپیما در میان زمین و هوا دچار شکستگی شد و درون روستای گوسین وایل سقوط کرد. شش سرنشین هواپیما و همینطور هشت نفر دیگر روی زمین جان خود را از دست دادند.

یک تئوری توطئه وجود دارد که براساس آن، توپولف می خواست از برخورد با یک جنگنده میراژ فرانسوی -که در حال عکس برداری بود- ممانعت کند و به همین دلیل دچار سقوط شد، اما گرینبرگ به سرعت این موضوع را تکذیب می نماید: جنگنده میراژ هیچ ارتباطی به سقوط نداشت. این صرفا یک حدس بود تا توجه ها از علت اصلی سقوط دور گردد. علت اصلی، مانورهای بیش از میزان تو-144 بود که از سقف استرس مجاز عبور می کردند.

ویدیوی ضبط شده از این حادثه نشان می دهد که توپولف با سر به سمت زمین حرکت می نماید و همین باعث می گردد موتورها آتش بگیرند. در این حین، تحت فشار زیادی که به هواپیما وارد می گردد، باله ها می شکنند. خلبانان سعی داشتند مردم و وبلاگ تمبوک بین المللی را تحت تاثیر قرار داده و نشان دهند هواپیمای شوروی می تواند مجذوب کننده تر از نمایش محافظه کارانه کنکورد باشد. این موضوع در ویدیوها کاملا واضح است.

55 پرواز

حادثه فرانسه، آغازگر جهت افولی برای تو-144 بود که هیچ راه بازگشتی نداشت. این اتفاق باعث شد برنامه های شوروی برای چهار سال به تاخیر بیفتند و این یعنی کنکورد توانست زودتر آغاز به کار کند. اما در عین حال، مقامات شوروی هنوز کاملا متقاعد نشده بودند که هواپیما احتیاج به تست های بیشتر دارد.

اولویت سیاسی، پیروزی بر غرب بود. بدون اینکه هیچ چیز دیگر اهمیت داشته باشد و همین تصمیم، نقشی منفی در سرنوشت هواپیما ایفا کرد. شوروی ترجیح می داد برنامه های هواپیما را جلو انداخته و آن را در حوزه های بسیار چالش برانگیز و پیچیده به بوته آزمایش بگذارد.

وقتی در سال 1977 میلادی بالاخره تو-144 آغاز به پرواز با سرنشین کرد، تبدیل به هواپیمایی بدقیافه و شکننده شده بود که صدایی غیر قابل تحمل از خود فراوری می کرد. به این خاطر که برخلاف کنکورد و مشابه هواپیماهای نظامی، تو-144 تنها به یاری پس سوز، سرعت فراصوت خود را حفظ می کرد. بنابراین پرواز با توپولف تو-144 به هیچ وجه برای افرادی که گوش های حساسی داشتند مناسب نبود.

ایروفلات، عظیم ترین خط هوایی روسیه از تو-144 برای پرواز دو ساعته میان مسکو و آلما آتا (مرکز وقت قزاقزستان که امروز به نام آلماتی شناخته می گردد) استفاده می کرد، به این علت که جهت پرواز در منطقه ها بسیار کم جمعیت بود.

اما پروازهای هفتگی با جایگاه هایی که نصفه و نیمه پر بودند انجام می شدند و هواپیما در نهایت بیشتر از این که مردم را جابه جا کند، محموله جابه جا می کرد. سرویس ایروفلات بعد از گذشت 6 ماه کنسل شد.

در عمر کوتاهش به اسم یک هواپیمای تجاری -با تنها 55 پرواز بازگشتی- توپولف تو-144 صدها بار با اختلال در عملکرد روبرو شد که بسیاری از آن ها در میان زمین و آسمان اتفاق افتادند، از افت فشار گرفته تا خرابی موتور و فعال شدن آژیرهایی که خاموش نمی شدند.

در طول چند سال، داستان های زیادی راجع به مصیبت های هواپیما منتشر شد و از جمله آن ها، گزارش هایی که می گفتند به خاطر صدای کر کننده، مسافرین باید برای ارتباط با یکدیگر از قلم و کاغذ استفاده می کردند. احتمالا گزارش جالب تر هم این باشد که پروازهای مسکو تنها زمانی انجام می شدند که طراح هواپیما، الکسی توپولف، شخصا آن را معاینه می کرد.

گرینبرگ می گوید: کشور برای به کارگیری چنین هواپیماهایی آماده نبود. مسائل متعلق به آینده بودند و نه مالی. و در نهایت احتیاجی حقیقی به جابه جایی مسافران با چنین سرعتی وجود نداشت.

سرانجام یک عصر

تو-144 تعیینا در جهت یک حادثه مرگبار دیگر بود. در روز 23 می سال 1978، یکی از این هواگردها نزدیکی مسکو آتش گرفت و فرودی اضطراری داشت که در جریان آن دو مهندس پرواز کشته شدند. اگرچه این حادثه به کنار گذاشتن کامل پروازهای تجاری با تو-144 شد، علت مرگ واقعی هواپیما را می توان در جایی دیگر جستجو کرد.

سران شوروی و همینطور ایروفلات دیگر تمایلی به این برنامه نشان نمی دادند. به میزان کافی سردردهای این برنامه شدیدا پیچیده و مصیبت بار را تحمل نموده بودند. هیچ انگیزه مالی ای برای مصرف داخلی هواپیما وجود نداشت.

طی چند سال بعدی، بدون هیچ های و هوی، هواپیما در سکوت بازنشسته شد و فراوریش هم متوقف. در سال 1984 بود که پرونده برنامه تو-144 بسته شد. تنها 17 هواپیما فراوری شد، آن هم با درنظرگیری نسخه های پروتوتایپ. اکثرشان اوراق شدند و چند فروند دیگر هم سر از موزه های روسیه و آلمان درآوردند.

آخرین پرواز تو-144 در سال 1999 انجام شد، به لطف ناسا که اسپانسر برنامه سه ساله و مشترک آمریکا و روسیه در زمینه پروازهای فراصوتی شد. هواپیمای مورد استفاده، آخرین تو-144 فراوری شده بود که تنها 82 ساعت پرواز در کارنامه داشت. قبل از اینکه برنامه به خاطر کمبود بودجه کنار گذاشته گردد، میراث شوروی 27 بار در نزدیکی مسکو به پرواز عایدی.

توپولف برای مدتی ایده یک هواپیمای جانشین به نام تو-244 را در فکر داشت که البته هیچ وقت ساخته نشد. آخرین پرواز کنکورد هم در سال 2003 انجام شد، اما بعد از تنها حادثه مرگبارش در سال 2000 (که 113 نفر را نزدیکی پاریس، نه آنقدرها دورتر از نخستین حادثه تو-144 به کشتن داد) تعیین بود که زمان کنار گذاشتنش فرا رسیده.

از آن موقع، هواپیماهای فراصوت دیگری هم طراحی و پیشنهاد شده اند، اما هیچ کدام به فراوری نرسیدند. گرینبرگ می گوید: تصور نمی کنم چنین اتفاقی بزودی بیفتد. در دوران اینترنت و کنفرانس های ویدیویی بلادرنگ، احتیاجی به جابه جایی سریع به دلایل تجاری نیست.

جای تاسف دارد که تو-144 و کنکورد آسمان ها را ترک نموده اند. علی رغم دردسرهای مالی و ضروریت های بنیادین فعلی، مردم احتیاج به نوعی رویا دارند. رویایی مانند سفر راحت با سرعت فراصوت. به نظرم جزو بدترین رویاهایی نیست که می توان داشت.

منبع: جام جم آنلاین

به "توپولف تو، 144؛ رقیب زیباتر و رویایی کنکورد که صنعت هوایی شوروی را بی آبرو کرد" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "توپولف تو، 144؛ رقیب زیباتر و رویایی کنکورد که صنعت هوایی شوروی را بی آبرو کرد"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید