پیامد های ابتکار عمل های مدیریت سیلاب گلستان

به گزارش وبلاگ تمبوک، سیلاب استان گلستان در واپسین روز های سال 1397 شروع شد و تقریباً تا یک ماه طول کشید. این سیلاب چه به لحاظ مدت ماندگاری و چه به لحاظ حجم، عظیم ترین سیلاب ثبت شده تاریخ استان گلستان بود. شدت تأثیرات این سیلاب باعث شد در اردیبهشت 1398 مرکز آنالیز های استراتژیک ریاست جمهوری با اعزام گروه پژوهشی به آنالیز پیامد های ابتکار عمل های مدیریت سیلاب گلستان بپردازد.

پیامد های ابتکار عمل های مدیریت سیلاب گلستان

به گزارش گروه سیاسی وبلاگ تمبوک، سیلاب استان گلستان در واپسین روز های سال 1397 آغاز شد و تقریباً تا یک ماه طول کشید. این سیلاب چه به لحاظ مدت ماندگاری و چه به لحاظ حجم، عظیم ترین سیلاب ثبت شده تاریخ استان گلستان بود. شدت تأثیرات این سیلاب باعث شد در اردیبهشت 1398 مرکز آنالیز های استراتژیک ریاست جمهوری با اعزام گروه پژوهشی به آنالیز پیامد های ابتکار عمل های مدیریت سیلاب گلستان بپردازد. گزارش حاضر حاصل آنالیز های میدانی، اسنادی و تبادل نظر با کنشگران متعدد درگیر در این واقعه است. پس از تهیه گزارش اولیه در 4 آبان 1398 نشستی عمومی در دانشگاه گلستان برای ارائه گزارش با حضور مدیران استانی، دانشگاهیان، فعالین مردمی و رسانه ها برگزار گردید که پس از دریافت نظرات مطرح شده در این نشست و تکمیل مطالعات میدانی گزارش بازبینی شد.

یافته های این پژوهش بیانگر آن است که در جریان سیلاب گلستان خطا های انسانی و سازمانی متعددی اتفاق افتاده که درنهایت باعث تشدید قابل توجه خسارت های سیلاب شده است. به نحوی که می توان ادعا کرد اگر مداخله های انسانی و تصمیمات مدیریتی غلط نبود شهر گمیش تپه به هیچ وجه درگیر سیلاب نمی شد و خسارت های آق قلا نیز به مراتب کمتر می شد. مهم ترین خطا های انسانی و سازمانی این سیل عبارتند از:

1. خارج کردن سیلاب از راستا طبیعی رودخانه

جعبه سیاه سیل گلستان در یافتن چرایی خروج این سیلاب از راستا طبیعی رودخانه گرگان رود نهفته است. سیل گلستان با طغیان رودخانه های استان آغاز شد و با خارج شدن سیلاب از حریم طبیعی رودخانه خسارت های وارده به مراتب بیشتر شد. در شهر گنبدکاووس که رودخانه گرگان رود از داخل این شهر می گذرد، سیلاب در حریم طبیعی رودخانه جریان داشت و هرچند تا حدی محله های اطراف رودخانه را متأثر کرد، ولی خسارت های وارده به مراتب کمتر از آق قلا بود، چراکه در آق قلا سیل با مداخله انسانی و سازمانی از حریم طبیعی رودخانه خارج شد.

وقتی سیلاب در راستا طبیعی رودخانه جریان داشته باشد پیش بینی راستا آن امکان پذیر بوده و انجام اقدامات مقابله ای راحت تر است، ولی وقتی از راستا رودخانه خارج شده و در اراضی اطراف پخش گردد؛ پیش بینی راستا و مقابله با آن بسیار سخت است و زمان ماندگاری آن هم بیشتر می گردد. سیلاب رودخانه گرگان رود پس از شهر گنبدکاووس تا روستای قرنجیک پورامان در 8 کیلومتری شمال شرق آق قلا در راستا طبیعی رودخانه جریان داشت و حداکثر باعث آب گرفتگی در روستا ها و شهر های واقع در حریم رودخانه شده بود، ولی در روستای قرنجیک پورامان در 29 اسفند 1397 شرکت آب منطقه ای گلستان قصد احداث کانال انحرافی برای پخش سیلاب در دشت و اراضی کشاورزی واقع در شمال آق قلا را داشت تا سیلاب به شهر آق قلا نرسد. اهالی این روستا با این تصور که این کانال باعث آب گرفتگی روستای آن ها خواهد شد خواستار تغییر راستا کانال شده و جلوی کار دستگاه های حفر کانال را می گیرند، در شرایطی که بین آب منطقه ای و مردم در خصوص راستا حفر کانال اختلاف وجود داشته با مداخله فرماندار وقت آق قلا (امانگلدی ضمیر) دستور به حفر کانال از راستا مدنظر مردم داده می گردد؛ اما محاسبات مربوط به این کانال انحرافی اشتباه بوده و باعث ورود سیلاب از شمال آق قلا به این شهر می گردد. در حال حاضر قضاوت در خصوص اینکه اگر کانال انحرافی مدنظر شرکت آب منطقه ای گلستان از همان راستا اولیه حفر می شد سیلاب وارد آق قلا می شد یا نمی شد امکان پذیر نیست، ولی این امر قطعی است که اگر سیلاب در همان راستا طبیعی رودخانه از داخل آق قلا می گذشت میزان آب گرفتگی حاصل از آن بسیار کمتر از آب گرفتگی ناشی از کانال انحرافی و خروج از راستا طبیعی رودخانه می شد. در آخرین شب سال 1397 ترکیبی از مداخله آب منطقه ای، مردم و فرماندار باعث خروج سیلاب از راستا طبیعی گرگان رود شد. با خروج سیلاب از راستا طبیعی رودخانه مدیریت آن بسیار سخت و مدت زمان ماندگاری سیل هم افزایش یافت.

2. بی توجهی به تجربه سیلاب های پیشین آق قلا

نکته بسیار مهم سیلاب آق قلا آن است که طبق گفته مردم محلی و تأیید خود آب منطقه ای در سیل های پیشین گرگان رود سابقه داشته که آب به صورت طبیعی و بدون مداخله انسانی از چند نقطه در نزدیکی روستای سلاق یلقی و قرنجیک پورامان خارج شده و به سمت شهر آق قلا حرکت نموده است. دلیل خروج سابقه دار سیلاب از این نقاط با توجه به ساختار توپوگرافی، کاهش شیب، کاهش ظرفیت رودخانه گرگان رود در این نقاط نسبت به نقاط بالادست و وارد شدن رودخانه به دشت در این ناحیه طبیعی به نظر می آید (نقشه شیب زمین در این نقطه در داخل گزارش آمده است). با توجه به اینکه تجربه خروج آب در سیل های پیشین گرگان رود از این نقطه وجود داشت؛ جای سؤال دارد که چرا پیش از وقوع سیل اخیر اقدام به چاره اندیشی در این نقطه بحرانی نشده و همه اقدامات موکول به شب قبل از رسیدن سیل جدید شده بود. اگر از تجربه خروج آب در سیل های پیشین در این نقاط خاص در زمان مناسب استفاده می شد و اقدام لازم تا شب رسیدن سیل به تأخیر نمی افتاد چه بسا عملیات عمرانی در این نقاط حادثه خیز با ممانعت مردمی نظیر آنچه در قرنجیک پورامان رخ داد روبرو نمی شد و با کیفیت بهتری صورت می گرفت. متأسفانه حتی در سیل اخیر هم با وجودی که در اواخر فروردین آب گرفتگی آق قلا برطرف شده بود، اما غفلت از نقاط خروج سیلاب گرگان رود در نزدیکی روستای سلاق یلقی باعث شد مجدداً در 6 اردیبهشت 1398 آب از همان نقاط پیشین خارج شده و باعث آب گرفتگی مجدد در آق قلا گردد. هرچند این آب گرفتگی به شدت قبل نبود، ولی از این جهت که دقیقاً از همان نقطه سابق بود و یک ماه نیز برای اصلاح آن فرصت وجود داشت حائز اهمیت است.

3. تأثیر زهکشی اراضی بر سیلابی شدن گمیشان

اولین تصویر ماهواره ای در دسترس از شهر گمیش تپه مربوط به سوم فروردین است که نشان می دهد این شهر در سوم فروردین و پیش از رسیدن سیلاب خارج شده از راستا طبیعی گرگان رود از بخش شمال شهر دچار آب گرفتگی شده بود؛ اما متأسفانه این اتفاق بسیار عجیب تا به امروز مورد توجه افکار عمومی، رسانه ها و مدیران استان قرار نگرفته و هیچ سخنی از آن گفته نشده است و تمام توجهات به سمت همان سیلاب دشتی است که بعد از آق قلا به گمیشان رسید. هرچند این تصویر ماهواره ای مربوط به سوم فروردین است، ولی تبادل نظر های صورت گرفته با مردم گمیش تپه بیانگر آن بود که از همان اول فروردین 1398 شمال این شهر دچار آب گرفتگی شد. آب گرفتگی گمیش تپه از این جهت که اساساً در کنار رودخانه گرگان رود واقع نیست بسیار عجیب و غیرقابل انتظار است، در شهر هایی مثل گنبدکاووس و آق قلا رودخانه گرگان رود از میان شهر می گذرد و آب گرفتگی این شهر ها به دلیل جاری شدن تمامی رواناب ها به رودخانه و طغیان گرگان رود چندان عجیب نیست، ولی شهری مثل گمیش تپه که در کنار رودخانه واقع نیست چرا باید دچار آب گرفتگی گردد؟

تمایز اصلی گمیش تپه با سایر مناطقی که در آن موقع به دنبال بارندگی دچار آب گرفتگی نشدند در زهکشی اراضی اطراف آن است. در غرب استان گلستان فقط این گمیش تپه است که اراضی پیرامونش زهکشی گسترده ای شده است و مابقی شهر های آن محدوده فاقد اراضی زهکشی شده چندانی هستند. تمامی اراضی حدفاصل گرگان رود تا شمال شهر گمیش تپه به مساحت 34 هزار هکتار همگی زهکشی شده اند. سیلاب نخست گمیشان که طبق تصاویر ماهواره ای در شمال شرق شهر شکل گرفته دقیقاً در زمین هایی است که زهکشی شده بودند. در حال حاضر طرح اجرای زهکشی در 280 هزار هکتار از اراضی استان گلستان توسط جهاد کشاورزی در حال انجام است که تا فروردین 1398 از این مقدار 34 هزار هکتار اجرا شده بود که تمامی این مقدار انجامی در محدود شهرستان گمیشان قرار گرفته است.

زهکشی اراضی با تغییر شیب زمین و برهم زدن آبراهه های طبیعی و ایجاد شیب جدید و کانال های مصنوعی راستا های جدیدی را برای عبور آب ایجاد می نماید که کاملاً بر مبنای مداخلات بشر و اقدامات مهندسی است و باعث برهم خوردن ساختار طبیعی زمین و آبراهه ها و حوضه های آبریز موجود می گردد.

در تصویر ماهواره ای مربوط به روز سوم فروردین 1398 که داخل متن گزارش آمده معین است که اراضی شمال شرقی درگیر سیلاب گمیشان دقیقاً همان زمین هایی است که زهکشی شده اند و زمین های بالاتر از این اراضی که زهکشی نشده بودند توانسته اند با همان ساختار طبیعی خود رواناب ها و بارندگی ها را راهنمایی نمایند. هرچند ماهیت عملیات زهکشی باعث سرعت دریافت تخلیه آب در زمین می گردد، ولی برخلاف انتظار در روز های نخست فروردین 1398 کاملاً خلاف این در زهکش های گمیشان روی داد. دلایل فنی عدم عملکرد مناسب کانال های زهکش گمیشان در داخل گزارش تشریح شده است. اهمیت تأثیر منفی زهکشی 34 هزار هکتار از اراضی گمیشان بر سیلابی شدن این شهرستان وقتی بیشتر می گردد که در نظر داشته باشیم این 34 هزار هکتار فقط فاز نخست طرح زهکشی 280 هزار هکتار از اراضی استان گلستان است و احتمالاً در آینده با کامل شدن این 280 هزار هکتار سایر شهرستان های استان گلستان هم با هر بارندگی درگیر سیل خواهند شد.

4. منحرف کردن سیلاب اترک به سمت گمیش تپه

از نکات مغفول در سیل گلستان عدم توجه به سیلاب حاصل از رودخانه مرزی اترک است، انعکاس اخبار رسانه ای این سیل به نحوی بود که توجهات فقط به سمت طغیان رودخانه گرگان رود و قره سو جلب شد، ولی واقعیت آن است که همزمان با گرگان رود و قره سو دیگر رودخانه عظیم استان گلستان یعنی اترک هم طغیان کرد و خسارت هایی را برجای گذاشت. حجم سیلاب اترک در یکی از ایستگاه های اندازه گیری آب منطقه ای گلستان حتی به 478 میلیون مترمکعب هم رسید، این عدد وقتی مهم تر می گردد که در نظر داشته باشیم برآورد مجموع سیلاب حوضه گرگان رود 327 میلیون مترمکعب بود یعنی سیلاب اترک 151 میلیون مترمکعب هم بیشتر از سیلاب گرگان رود بود. به دلیل آنکه اترک در نوار مرزی واقع است و کانون های جمعیتی کمتر در پیرامون آن واقع است توجه چندانی به فرایند سیلابی شدن آن نشد.

همانند سیلاب گرگان رود متأسفانه سیلاب اترک نیز با مداخلات انسانی و سازمانی از راستا طبیعی خود خارج شد و با طی راستای عجیب در نهایت به گمیش تپه رسید. در تصاویر ماهواره ای داخل متن گزارش این راستا حرکتی معین است. سیلاب اترک پس از آبگیری تالاب های آلماگل، آجی گل و آلاگل وارد دریاچه شور می گردد، ولی قبل از آبگیری کامل این دریاچه با شکسته شدن دیواره غربی دریاچه شور سیلاب از آنجا خارج شده و به سمت غرب حرکت می نماید. در اینجا دوباره جاده و بعد راه آهن آق قلا-اینچه برون که در تشدید آب گرفتگی شهر آق قلا نقش داشتند باز هم مانع حرکت جریان آب شدند، ولی حجم آب این بار این قدر زیاد بود که توانست آن را رد نموده و وارد دشت صوفیکَم گردد. صوفیکَم مرتع و شوره زار است و کانون های جمعیتی ثابت در آن وجود ندارد. در غرب دشت صوفیکَم سیلاب با جاده مرتفعی که به پاسگاه مرزی سنگرتپه منتهی می شد برخورد کرد، این جاده فاقد هرگونه آبگذر بود، ولی باز هم حجم سیلاب به حدی بود که توانست آن را رد کند، بعد از عبور از جاده پاسگاه سنگرتپه ادامه راستا سیلاب باز هم مراتع و شوره زار های خالی جمعیت بود، ولی در نزدیکی های تالاب گمیشان مجدداً با مانع بشرساخته دیگری روبرو شد که نقش اصلی در انحراف راستا سیلاب اترک به سمت شهر گمیش تپه را داشت. در راستا معمول سیلاب اترک اداره شیلات سایتی برای پرورش میگو احداث نموده بود که برای حفاظت از تأسیسات این سایت بدون هماهنگی با ستاد مدیریت بحران اقدام به ساخت دیواره خاکریز و خندق حفاظتی در شرق سایت به طول شش کیلومتر و ارتفاع حدود سه متر نموده بود. این خاکریز حفاظتی سایت میگو باعث شد سیلاب اترک نتواند راستا طبیعی خود از مراتع و شوره زار های خالی از سکنه را طی نموده و به تالاب گمیشان سرازیر گردد. خاکریز احداثی سازمان شیلات هرچند مانع آب گرفتگی سایت میگو شد، ولی سیلاب اترک را به سمت شهر گمیش تپه منحرف و این شهر را که پیشتر هم با دو سیلاب درگیر شده بود با سیلاب سوم روبرو کرد. خاکریز هشت کیلومتری احداث شده توسط اداره شیلات را می توان اوج ناهماهنگی ها و خودخواهی های سازمانی در سیل گلستان دانست.

5. خروج سیلاب از دیواره کانال انحرافی کِملَر (بصیرآباد)

در تصاویر ماهواره ای مربوط به سوم فروردین 1398 معین بود که علاوه بر شمال شرق شهر گمیش تپه در جنوب آن نیز آب گرفتگی قابل توجهی وجود دارد. در تصاویر ماهواره ای روز های بعدی معین است که این آب گرفتگی مدام بیشتر نیز شده و حتی تا جنوب شهر گمیش تپه هم رسیده و به نوعی می توان گفت جنوب شهر گمیش تپه کاملاً به دلیل جریان آبی که از این منطقه خارج شد زیر آب رفت. متأسفانه مشکل ایجاد شده در این بخش هم ناشی از مداخله انسانی بود. منشأ آب خارج شده از این نقطه در واقع کانال انحرافی است که در بین دو روستای بصیرآباد و کِملر واقع است و گرگان رود را به کانال زهکش قره کیله متصل می نماید. در زمان سیلاب دیواره غربی این کانال در محل اتصال به گرگان رود دچار شکستگی شده و حجم زیادی از سیلاب از این طریق به سمت جنوب گمیشان سرازیر می گردد. عدم پایداری دیواره غربی، ابعاد نامناسب کانال، پلان نامناسب و زبری بالای کانال از جمله دلایل عملکرد نامناسب این کانال است. کانال های انحرافی سازه های پیچیده ای نیستند که طراحی و ساخت آن ها بسیار سخت و نیازمند رعایت ملاحظات فنی خاصی باشد، ولی متأسفانه همین سازه ساده و ابتدایی به درستی طراحی و اجرا نشده بود و این خطای عظیم باعث راهنمایی سیلاب به جنوب شهر گمیش تپه و چهار روستای قره کیله، خواجه نفس، قِرِمسه و چارقلی شد.

مدیریت پس از بحران

همان گونه که خطا های سازمانی و انسانی متعدد در وقوع و تشدید خسارت های سیل نقش داشتند، پس از سیل نیز مدیریت بحران مناسبی صورت نگرفت. مرور فرایند مدیریت بحران در سیل گلستان نشانگر وجود مسائل زیر در آن است:

- فقدان اطلاعات کافی و یا اطلاعات متناقض برای تصمیم گیری

- مداخله افراد غیرمسئول و گروه های ذی نفوذ که فرایند امور را مختل می کردند

- وجود فرماندهان متعدد در صحنه که موجب تصمیم های متناقض و ناهماهنگ می شد

- عدم ثبت تجربیات موارد مشابه پیشین و ناآگاهی مدیران جدیدتر از آن ها

- عدم ایجاد هماهنگی بین سازمانی از مرحله پیش از بحران تا مراحل در حین بحران و پس از بحران

- غیرتخصصی و غیرمستقل بودن فوریت های عملیاتی

- وجود سازمان های متعدد با وظایف متنوع و داشتن سلسله مراتب فرماندهی مجزا

- ناهماهنگی در سازمان دهی و همکاری با سازمان های مردم نهاد در کنار بعضی سوظن های نابجا و البته انجام بعضی اعمال ناهمخوان با فرهنگ مردم بومی توسط گروه های مردمی

- نبود فرهنگ ازخودگذشتگی و وجود روحیه خودخواهی و مطرح شدن فردی در سازمان ها و نیز مطرح شدن سازمان در میان سازمان های فعال با انجام اقداماتی نظیر عدم اشتراک گذاری کامل و مؤثر تجهیزات و امکانات سازمان ها به دلیل تعصب سازمان ها بر تملک منابع سازمانی.

- عدم استفاده بهینه و به موقع از امکانات و نیرو های اعزامی داوطلب مردمی و دولتی

- توزیع بی برنامه و بدون شناسایی منابع مادی در میان آسیب دیدگان

- نداشتن برنامه منسجم و استفاده از روش های سنتی، تکراری و غریزی در به کارگیری منابع انسانی

ذکر این مسائل در فرایند مدیریت بحران سیل گلستان به معنای نفی تمامی کوشش ها و خدمات ارائه شده در این حادثه نیست، ولی مسلم است که اگر این مسائل وجود نداشت سیل گلستان با هزینه و نفرات به مراتب کمتر و در مدت زمان سریع تری مدیریت می شد و خسارت های پدید آمده کاهش قابل ملاحظه ای داشت.

سیل گلستان علاوه بر پیامد های اجتماعی دارای پیامد های سیاسی هم بود. بخشی از دستگاه های اجرایی دولت در استان دچار ناکارآمدی شدند و این ناکارآمدی بدبینی افکار عمومی کل کشور نسبت به کارآمدی دولت را در پی داشت. حضور استاندار در خارج از کشور برای گذران تعطیلات نوروزی به عنوان رأس هرم دولت در استان همزمان با زیر آب رفتن شهر آق قلا باعث تخریب شدید وجهه دولت شد، به نحوی که حتی عزل سریع او هم نتوانست اعتماد از بین رفته به دولت را بازگرداند. همچنین در شبکه های اجتماعی شایعه شده بود در روز های نخست سال 1398 رئیس جمهور در کیش حضور دارد و حتی حضور معاون اول رئیس جمهور و سایر وزرا در گلستان هم نتوانست ابهامات موجود در خصوص عدم واکنش شخص رئیس جمهور به حادثه سیل در روز های نخست را جبران کند. فارغ از اینکه آیا اساساً با وجود معاون اول و وزرای مرتبط نیازی به واکنش رئیس جمهور بود یا شخص رئیس جمهور در روز های نخست سیل گسترده گلستان کجا بود و چرا واکنش نشان نداد؛ اینکه افکار عمومی و شبکه های اجتماعی از عدم واکنش سریع او می گفتند نشانگر کاهش سرمایه اجتماعی دولت در پی سیل گلستان بود.

در سیل استان گلستان بیشتر از طغیان گرگان رود سخن گفته می گردد و کمتر به سیلاب اترک و قره سو توجه می گردد. بی توجهی به قره سو در حالی است که بخشی از سیلاب گرگان رود هم به این رودخانه ملحق شد و حجم سیلاب آن افزایش یافت، ولی چون مداخله انسانی از نوع ایجاد کانال های انحرافی و زهکشی اراضی در خصوص قره سو رخ نداد، این رودخانه سیلاب موجود در بستر خود را در همان راستا طبیعی رودخانه حمل کرد و به خلیج گرگان ریخت. عدم مداخله انسانی در بستر قره سو باعث شد فقط روستا های واقع در حریم قره سو دچار آب گرفتگی شوند و خسارت گسترده ای نظیر آنچه با ایجاد کانال های انحرافی در گرگان رود رخ داد در خصوص قره سو رخ ندهد.

مجموع یافته های این پژوهش نشان می دهد وقایع تلخ سیلاب گلستان نه به دلیل بارندگی بی سابقه بلکه حاصل خشکسالی فکری باسابقه حکمرانانی بود که پیامد های مخرب اقدامات خود را انکار و با خودخواهی مرسوم سازمانی، فرایند وقایع معمول طبیعت را به فاجعه و بلا تبدیل می نمایند. نسبت دادن تمامی ابعاد سیل گلستان به طبیعت تهمتی ناروا و فرافکنانه است. آنچه گلستان را زیر آب برد سیل نبود؛ جهل بود. جهلی مستمر که از دهه ها پیش با مجموعه گسترده ای از اقدامات مخرب طبیعت آغاز شده بود و بعد از سیل هم در کوشش است با نسبت دادن آن به طبیعت این جهل را جعل کند.

دریافت متن کامل پیامد های ابتکار عمل های مدیریت سیلاب گلستان

منبع: خبرگزاری دانشجو

به "پیامد های ابتکار عمل های مدیریت سیلاب گلستان" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "پیامد های ابتکار عمل های مدیریت سیلاب گلستان"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید