چرا انسان ها از خاموش کردن چراغ های این شهر وحشت دارند؟

به گزارش وبلاگ تمبوک، شهر کیت سالت

وقتی که صحبت از شهرهای متروکه یا به اصطلاح همان شهرهای ارواحی باشد به احتمال خیلی زیاد فورا یاد شهری مخروبه با خانه های بدون سقف، پنجره های شکسته کثیف، خیابان هایی که آسفالت آن ها ترک برداشته و همه جا را تار عنکبوت گرفته است می افتید، جایی که فقط باد می وزد و گرد و غبار را با خود جابه جا می نماید (شبیه به فیلم های سینمایی!) ولی وقتی به شهر کیت سالت نگاه کنید می بینید داستان طور دیگری است و اتفاقا شما را یاد یکی از بهترین و آرام ترین ها برای زندگی می اندازد اما این شهر متروکه است، شهری که در آن خانه های زیبا و تمیز وجود دارند و تمام چراغ خانه ها هم روشن است اما شهری متروکه است! با خبرنگاران همراه باشید تا ببینیم داستان این جای غیرعادی چیست.

چرا انسان ها از خاموش کردن چراغ های این شهر وحشت دارند؟

شهر کیت سالت یکی از شهرهای ایالت بریتیش کلمبیای کانادا است که در آن می توان صف های منظم از خانه های زیبا را دید و به جز این خانه ها باید به فروشگاه ها، رستوران ها، مراکز خرید، بانک ها، تئاترها، و دیگر منطقه های شهر اشاره نمود که کاملا دست نخورده باقی مانده اند و انگار که همین حالا به تازگی ساخته شده اند. چراغ های این شهر همواره روشن است و حتی اگر به خانه های آن نگاه کنید می بینید که چراغ خانه ها هم روشن است، خیابان ها با صف منظمی از دکورها تزیین شده است و حتی سبزی چمنزارها هم به تازگی زمانی است که تازه رشد می نمایند و می رویند اما هیچ کسی این خانه را یک شهر قابل سکنه نمی داند.

کیت سالت از سال 1982 به بعد کاملا به یک شهر ارواحی تبدیل شد و همه ساکنان آن خانه هایشان را رها کردند و این شهر را ترک کردند، شهری که که در نزدیکی مرز آلاسکایی قرار گرفته است و تاریخچه کم و کوتاهی دارد. همه چیز در سال 1979 به عنوان جامعه ای از کارگران معدن molybdenum آغاز شد، مولیبدن کربن سخت و پایدار در آلیاژها را تشکیل می دهد و معمولا برای سختی و خواص مقاوم در برابر خوردگی به فولاد استفاده می گردد ولی از آن جاییکه زندگی در حال شکل دریافت در این شهر کوهستانی زیبا بود، کم کم نرخ تقاضا برای مولیبدن کم و کمتر شد تا این که شهر کیت سالت که 1200 سکنه داشت کاملا آن را ترک کردند.

این منطقه از ایالت بریتیش کلمبیا که یکی از بهترین نقاط برای رصد خانه بود، به خاطر مواد معدنی پر ارزش و گرانبهایش مثل نقره، روی و مس نزدیک به یک قرن حفاری شده است و باعث شد تا شهرهای آلی آرم و آنیوکس به رونق باالایی برسند. اولین بار در اوایل دهه 60 میلادی بود که مولیبدن در این جا حفاری شد و این حفاری ها تا اوایل دهه 70 میلادی هم ادامه داشت اما هنگامی که سود آغاز به فروپاشی کرد، متوقف شد ولی تا خاتمه همان دهه تمام قیمت ها و نرخ ها دوباه بالا رفت چرا که خیلی از سپرده های مولیبدن آلاسکا، بریتیش کلمبیا و آمریکای غربی آغاز به تهی شدن کردند. تا اینکه شرکت حفاری آمریکایی Phelps Dodge فرصت را قاپید.

بنابراین تصمیم گرفته شد تا یک نقطه بزرگ برای شهر کیت سالت آماده گردد و یک پروژه عظیم ساخت و ساز در آن آغاز شد آن هم در مقیاس بزرگی که تا آن موقع در بریتیش کلمبیا دیده نشده بود. قایق های زیادی که حاوی مواد و مصالح بودند وارد کیت سالت شدند و در کوهستان های منطقه هم جاده ای سنگفرش شده کشیده شد. مهندسان و کارگرانی که به کار ساخت و ساز مشغول بودند از همه جای شمال آمریکا به این منطقه سرازیر شدند چرا که دستمزدهای بسیار بالایی برای آن ها به ازای ساخت و ساز در این شهر در نظر گرفته شده بود.

بیشتر از 100 خانه و دوبلکس در کیت سالت ساخته شد و هفت آپارتمان بزرگ که بیشتر از 200 واحد خانه را در خود جای داده بودند. جدای از خانه ها، بیمارستانی کاملا مدرن با تمامی تجهیزات، یک مرکز خرید، چندین رستوران، چندین بانک، اداره پست، استخر، کتابخانه و دو مرکز تفریحی که در آن ها سونا و تئانر وجود داشت ساخت شد و به طوری که طی مدتی کوتاه این منطقه به یک شهر تمام عیار با بهترین امکانات تبدیل شد و به جرات می توان گفت که سیستم آبی که در شهر کیت سالت بود، تمیزترین سیستم آب بود.

بعد از 18 ماه که اولین خانواده ها در این شهر ساکن شدند، بازار مولیبدن به خاطر رکود مالی به شدت سقوط کرد، تمام معادن بسته شدند، مردم کوله بار و زندگی و هر انچه که داشتند را بستند و شهر کیت سالت را ترک کردند این گونه بود که این شهر برای همواره به دست فراموشی سپرده شد.

در سال 2005 یکی از کارآفرینان به کریشنان سوثانثیران کیت سالت را با 7 میلیون دلار خرید و آغاز به احیای این شهر ارواحی کرد. از آن موقع تا حالا، این میلیونر چیزی حدود 25 میلیون دار را صرف به روز کردن شهر و خرید وسایل برای آن نموده است بیشتر از ده ها نگهبان و سرپرست را به کار گرفته است تا در آن جا کار نمایند و شهر را در هر جایی که خرابی ای به وجود آمده است، تعمیر نمایند. آن ها چمن ها را زده و آراسته نموده اند، درخت ها را هرس نموده اند و خیابان ها را کاملا خط کشی نموده اند. اما برنامه کریشنان چسیت از این کار چه چیزی عایدش می گردد؟ اصلا یک شهر مرده به چه دردی می خورد و چرا باید او این اندازه برای آن هزینه کند؟

در واقع کریشنان میخواهد تا سرمایه اش را با تبدیل کردن شهر کیت سالت به قطب گردشگری ایالت بریتیش کلمبیا جبران کند از طرف دیگر آن را به قطب گاز طبیعی ایالت بربیتیش کلمبیا (LNG) تبدیل کند. آینده این شهر کاملا به موفقیت این پروژه بستگی دارد و ممکن است در صورت موفقیت آمیز نبودن به همان سرنوشت قبلی دچار گردد…

منبع: amusingplanet.com

منبع: الی گشت

به "چرا انسان ها از خاموش کردن چراغ های این شهر وحشت دارند؟" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "چرا انسان ها از خاموش کردن چراغ های این شهر وحشت دارند؟"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید